قبایل ماساهی

18 آوریل 2009

نوشتن در مورد قبائل ماساهی، کار ساده‌ای نیست. آن‌قدر در بین رفتار، کردار، سنت، زندگی، کار و … مردم این قبائل شگفتی می‌بینید، که نمی‌دانید باید از کدام یک داد سخن دهید.

قبائل ماساهی، یکی از پرجمعیت‌ترین و اصیل‌ترین قبائل ماساهی به شمار می‌آیند که در کشورهای تانزانیا و کنیا زندگی می‌کنند. این قبائل با شیوه‌های سنتی و بدوی به زندگی ادامه می‌دهند. اخیرا کشورهای اروپایی و امریکایی برای حفظ این قبائل به همان صورت سنتی و اصیل اقداماتی را انجام داده‌اند تا زندگی مدرن شهری در آن‌ها نفوذ پیدا نکرده و هم‌چنان جذاب و دیدنی باقی بمانند و به همین منظور سرمایه‌گذاری‌های زیادی هم کرده‌اند.

شاید بتوان بخشی از جذابیت‌های این قبائل را به صورت زیر خلاصه نمود.

آن‌ها هنوز هم خون گاو را با شیر مخلوط کرده و به عنوان نوشیدنی استفاده می‌کنند.

مردان این قبائل هیچ کاری به جز محافظت از اطراف خانه را بر عهده ندارند و همواره با چوب‌دستی خود مشغول گردش و استراحت یا همان محافظت از خانه هستند.

زنان ماساهی مسئول امرار معاش و کسب درآمد این قبائل هستند. ساختن خانه، ساختن صنایع دستی، تربیت کودکان، پخت و پز و … بر عهده‌ی زنان ماساهی می‌باشد.

مردان ماساهی هر چقدر که تعداد گاو و گوسفندانشان بیشتر شود و از تمول بیشتری برخوردار باشند، به همان مقدار زنان بیشتری را به همسری انتخاب می‌کنند. در واقع هر اجتماع ماساهی به یک مرد بزرگ تعلق داشته و هر خانه به یک زن او اختصاص پیدا می‌کند. به عنوان مثال قبیله‌ای که ما از آن بازدید به عمل آوردیم متعلق به مردی بود که بیش از ده زن داشت.

خانه‌های ماساهی از سه بخش درست شده است که فقط با سوراخ‌هایی بسیار کوچک از نور طبیعی روشن می‌شوند. یک بخش از این خانه‌ها برای نگه‌داری گوساله استفاده می‌شود و بخشی دیگر برای نگه‌داری فرزندان و دیگری هم برای زن و شوهر ماساهی.

مرد بزرگ قبائل ماساهی که در هر خانه یک زن دارد، معمولا از شب تا صبح از این خانه به آن خانه می‌رود و این گونه مساوات را در زندگی زناشویی بین آن‌ها رعایت می‌کند. او روزها را به استراحت و خواب می‌گذراند و شب‌ها هم به عدالت‌گستری و مساوات محوری مشغول است!

مردم ماساهی در عین حالی که مردمانی خشن و وحشی به نظر می‌رسند، اما کاملا روحی آرام و خونسرد دارند. آن‌ها به هیچ عنوان گوشت شکار نمی‌خورند و عموما از دام‌های خود برای این منظور استفاده می‌نمایند.

جوانان ماساهی به هیچ عنوان به شکار حیوانات وحشی مانند شیر و پلنگ و … نمی‌پردازند، مگر آن‌که آن حیوان به گله‌ی آن‌ها حمله کرده باشد و آن‌ها فقط به دنبال انجام یک عمل سنتی و برای دور نمودن سایه‌ی شوم از سر قبیله آن شیر را شکار نموده و می‌کشند و بعد از آن دم شیر را جدا نموده و به زانوی خود بسته و در میدان قبیله به رقص و پایکوبی مشغول می‌شود تا هم شجاعت و دلیری خود را به رخ دیگران بکشد و هم خبر کشته شدن شیر را به دیگران بدهد و این گونه آرامش به قبیله باز گردد.