غار مانگاپوآنی
مانگاپوآنی در لفظ محلی به معنای لب دریا و کنار ساحل میباشد. یعنی همان مکانی که غار در آن واقع شده است. شهرت و آوازهی این منطقه به خاطر موقعیت روستای نزدیک آن است.
روستای مانگاپوآنی در ساحل غربی جزیرهی زنگبار قرار دارد. درست در ۲۰ کیلومتری شمال از مرکز شهر زنگبار واقع شده است، که از جاده بومبویینی میتوان به آنجا رفت.
غارهای زیادی در این منطقه هست ولی یک غار طبیعی بزرگ مرجانی در این روستا وجود دارد که بسیار جالب توجه است. این غار که در بعضی قسمتها بسیار عمیق نیز میباشد، دارای تالارهای بسیار بزرگی است و طول آن حدود ۱۵۰۰ متر است. نوع استفادهای که در قدیم از این غار میشده بسیار جالب توجه است.
سنگهای آهکی این منطقه در اثر بارش باران و ترکیب با اسید کربنیک سست و شکننده شدهاند. حتی بخشی از سقف آن نیز فرو ریخته است.
اما در پایینترین نقطهی این غار استخر بزرگ آبی وجود دارد که آب آن بسیار مناسب برای نوشیدن است.
دلیل انتخاب اسم (Shore) که اسمی عربی است و به معنای لب دریا و یا همان مانگاپوآنی آفریقایی میباشد، شاید به این موضوع برگردد که ملاک بزرگ این منطقه یعنی “حامد سلیم الحذی” از مردمان عرب بوده است و او این اسم را برای این منطقه برگزیده است و بعدها لفظ محلی مانگاپوآنی به خود گرفته است.
از شهر باگامویو که در ۷۰ کیلومتری شمال شهر دارالسلام واقع شده است و مرکز صادرات برده به اقصی نقاط دنیا به شمار میرفته، بردهها را با کشتی به جزیرهی زنگبار و به این منطقه میآوردهاند.
به احتمال بسیار زیاد بعد از سال ۱۸۷۳ میلادی که تجارت برده به صورت رسمی ممنوع شد و بردهها به صورت قاچاق خرید و فروش میشدند از این محل برای قاچاق برده استفاده میکردند و بردهها را به سایر کشورها میفرستادند، آنها را با کشتی از باگامویو به زنگبار آورده و در این جزیره که محل آمد و شد بازرگانان سایر کشورها بوده است، به فروش میرساندند.
این غار به قاچاقچیان کمک میکرده که شبها بردهها را لب آب پیاده کنند و آنها را به داخل این غار بفرستند تا ۱۵۰۰ متر جلوتر در میان علفزار و جنگل از غار بیرون بیایند تا مورد شناسایی ماموران قرار نگیرند. تا مدتها کسی از وجود این غار مطلع نبود و قاچاقچیان از این مکان برای انتقال بردهها به زنگبار استفاده میکردند.
در مرکز شهر زنگبار نیز بازار بردهفروشان وجود داشت که محل تجمع بازرگانان و تجار سایر کشورها بودهاست. در حال حاضر این مکانها تبدیل به موزه شده است و مجسمهى بردهها را که به غل و زنجیر کشده شدهاند را به عنوان یادبود آنجا گذاشتهاند.
میدانهای بسیار بزرگ مانند میادین مبارزهی گلادیاتورها، در این شهر وجود دارد که بردهها برای طبقهی اشراف در این بخش به فروش میرسید.
سایر بردههای ضعیف و پا به سن گذاشته نیز در بازار معمولی و محلی خرید و فروش میشدند. در بخش قدیمی جزیرهی زنگبار که به استون تاون Stone Town یا شهر سنگی معروف است، “چرا که تمام ساختمانهای این بخش از سنگ و یک نوع ملات خاص که از ترکیب سنگهای آهکی و مرجانی دریایی تشکیل شده، ساخته شده است،” ساختمانهایی وجود دارد که بدون بکار بردن سیمان ساخته شده است.
به عنوان مثال کلیسای بسیار بزرگی که در مجاورت بازار برده فروشها قرار دارد، بدون سیمان و فقط با سنگهای مرجانی ساخته شده است.
در طبقهی زیرین ساختمان بزرگ کنار این کلیسا، دهلیزهای بسیار کوچک و نموری وجود دارد که سقفشان بسیار کوتاه است و شاید مساحتی حدود ۲۰ متر داشته باشد. تاریخ گواهی میدهد که در هر یک از این دهلیزها ۲۰۰ برده را نگهداری میکردند و آنها مجبور بودند در همین فضای کوچک شب تا صبح را سر کنند و صبح برای فروش به بازار بردهفروشها بُرده شوند. از زیر پای آنها نیز جوی آبی رد میشد که از آن برای نظافت و رفع حاجت استفاده میکردند.
همین حالا که هیچ آثاری از بردهداری و زندگی دستهجمعی در شرایط نامناسب آنزمان دیده نمیشود، جهت بازدید از این مکان به دلیل رطوبت بالا و هوای نامطبوع بیشتر از چند دقیق نمیتوان تحمل کرد، چه برسد به آن روزگار و با آن همه ازدحام. ما که نتوانستیم بیش از ۵ دقیقه در آنجا تحمل کنیم.
بنابراین در یک نگاه کلی جزیرهی زنگبار محل خرید و فروش برده و باگامویو محل صادرات برده به شمار میآمده است. فاصله دریایی از ساحل باگامویو تا ساحل جزیرهی زنگبار و ورودی به شهر استون تاون کمتر از ۲۰ کیلومتر است ولی تا محل غار مخفی که در قسمت دیگری از جزیره قرار دارد، حدود ۶۰ کیلومتر میباشد.