جملات قصار یک راننده تاکسی
راننده تاکسی: یا مسافر به زبان خوش کرایهی مورد نظر را پرداخت میکند، یا به طریقی دیگر پیادهاش میکنیم.
راننده تاکسی: من تا حالا، آدمهای خیلی زیادی را پیاده کردهام.
راننده تاکسی: روزی بازرس تاکسیرانی سوار تاکسی من شد؛ عاقبت او را هم پیاده کردم.
راننده تاکسی: تمام کسانی که سوار تاکسی میشود، به قصد پیادهشدن سوار میشوند.
راننده تاکسی: اغلب مسافران خودشان با خواهش و تمنا میگویند: “آقای راننده لطفا من رو پیاده کنید.”
راننده تاکسی: من هیچگاه مسافران را زودتر از موعد پیاده نمیکنم.
ادامه دارد…